چرا حجاب؟؟؟ (مقاله ای در مورد حجاب)

چکیده

 حجاب یکی از منطقی ترین و استوارترین مسائلی است که در دین اسلام وجود دارد و بر روی آن تأکید زیادی شده است. ولی دشمنان برای از بین بردن و یا کمرنگ کردن آن از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند.

 در اول بحث به تاریخچه ی حجاب در دوران قبل از اسلام می پردازیم. بعد از ان به دلایل وجوب حجاب که از سه شیوه قابل اثبات است، اشاره می کنیم: 1) قرآن: خداوند متعال در قرآن کریم دو بار دستور صریح به حفظ حجاب و پوشش داده است. یکی در سوره نور آیه 31 و دیگری در آیه 59 سوره احزاب. 2) روایات: در روایاتی که از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده، بسیار به حفظ حجاب و پوشش تأکید شده و در برخی از روایات عاقبت افراد بی حجاب آمده است که به آنها خواهیم پرداخت. 3) عقل و منطق: این بخش شامل دلایل عقلی برای اثبات حجاب است که آن دلایل عبارتند از: ارزش والای زن، آرامش زن، تحکیم خانواده و عامل استواری جامعه. در بخش دیگری به برخی از شبهات رایج در مورد حجاب پاسخ داده می شود.

باقی متن در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب: حجاب ، دلایل وجوب ، عفاف ، حیا, | 19:30 | نویسنده : گمنام |

حجاب و عفاف

انجمن های تهران پاتوق

نویسنده : حسین اکبری
منبع : اختصاصی راسخون

چکیده

یکی از بنیادیترین اعتقادات مسلملنان حجاب است. از نظر قران حجاب دارای معنای خاصی میباشد. قبل از اینکه وارد هرگونه تعریفی از حجاب شویم نیاز است فلسفه حجاب وکیفیت ان رابشناسیم وفرق ان را با عفاف بدانیم.در ادامه باید بیان کنیم حجاب زن یک امر فطری است.درمورد عفاف نظرییات مختلفی مخصوصا از دیدگاه پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) و امام خمینی(قدس سره) امده است که در آنها فواید عفاف ومراتب واثار بی عفتی و...بیان شده است دراخر لازم است متذکر شویم مسله حجاب تنها در اسلام مطرح نشده بلکه درادیان غیراسلامی وحتی در ایران قبل از امدن اسلام حجاب به عنوان یگ مسئله مهم مطرح بوده است. وسعی بر ان است دراین مقاله مختصری از ان بیان شود.

مقدمه

درفرهنگ مسلمانان یکی از اساسی ترین اعتقادات مساله حجاب وپوشش زنان است.حجاب به معنای پوششی که زن را از دنیای مرد جدا میکند طبق یک وظیفه اسلامی وبه عنوان یک دستور دینی بر مسلمانان واجب شده ومسلمانان هم به عنوان یک فریضه ان را انجام میدهند .اماایا تاکنون با خود فکر کرده ایم که حجاب برای چه واجب شده؟ایا تاکنون به غیر از جنبه تعبدی ان واینکه ما مسلمانیم
ومسلمان باید احکام را بدون چون و چرا قبول کنند فکر کرده ایم؟اگر هر انسان عاقلی با خود کمی فکر وتجزیه وتحلیل کند به این مطلب اذعان میکند که حجاب جدای از دین برای سلامت روحی وجسمی وفکری بشر یک امر الزامی است.و دلیل واضح بر این مطلب مطرح بودن حجاب در تمامی ادیان حتی قبل از ظهور اسلام و مخصوصا ادیان غیر اسلامی وخصوصا جوامع غیر دینی است.سعی ما دراین مختصر این است که معنای حجاب وعفاف واینکه تنها مختص به اسلام نیست را برای شما روشن کنیم.
(واژگان کلیدی) :حجاب.عفاف. جلباب.بی عفتی.زنان. حجاب غیر اسلامی.حجاب ایرانی.

مفهوم کلمه حجاب (پوشش)حجاب:

در پرده کردن، حجب، بازداشتن از در آمدن (از منتهی الارب).«دهار» و «زوزنی» به معنی روگیری، عفاف، شرم کردن، حیا:مرا به عرض تمنا حجاب نگذارد وگر خموش شوم اضطراب نگذارد ،لغت حجاب به معنی جدایی، پوششی است که زن را از دنیای مرد، جدا می‌کند. در مفهوم دیگر، حجاب، حدفاصل بین برگزیده و لعن شده و نیز به معنی جوهر مادی در معراج عرفانی به کار می‌رود:تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز«حجاب» به مفهومی دیگر: حد نهایی جدایی مذهبی – اجتماعی که شمول روحی این جهان می‌باشد، به کار رفته است. گاه به معنای ایستای خود، جنبه دیالکتیک دارد، یعنی مبادله یا برخورد که تغییرات یک وضع را شامل می‌شود.اما مفهوم اخص آن، پوششی است که در اطراف یک زن یا یک شیء قرار می‌گیرد تا او را کاملاً از دیدگاه عموم محفوظ دارد.

مفهوم قرآنی حجاب

در قرآن کریم، هفت بار واژه «حجاب» بکار رفته است و با در نظر گرفتن آیات قرآنی می‌توان فهمید حجاب در قرآن به طور اخص به معنای جدایی و پرده به کار رفته است. اما معنایی که امروزه از آن استنباط می‌شود، معنای تحول یافته‌ای از واژه قرآنی آن می‌باشد. به عبارت دیگر کلمه حجاب تغییر کرده و به جای کلمه یستر و ستر، به معنای پوشش و پوشاندن به کار رفته است.هدف اسلام از پوشش زنان در واقع حفاظت آنها از نگاه شهوت‌زای مردان و بسیاری مسائل دیگر روانی و اخلاقی می‌باشد که آیات قرآن و احادیث و فتوای مراجع و مجتهدان بزرگ، گواه این منظور است.


موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:حجاب, عفاف, مقاله, بد حجابی, بی حجابی, | 19:26 | نویسنده : گمنام |

تفاوت عمده ی فرهنگ جدید غربی و فرهنگ اسلامی ، در تعریف " انسان" منعکس می شود. اگر انسان برحسب فرهنگ غرب ، موجود است که معنویت رع و ور بنای زندگی مادی اوست ، در فرهنگ اسلامی موجود است که معنویت ، کمال مطلوب و غایت و نهایت زندگی اوست نکته مهم این است که در اسلامی معنویت و روحانیت به هیچ روی در مقابل مادیت و جسمانیت قرار نگرفته است. دین برای آن نیامده است تا مارا از جسم یک سمره غافل سازد و از دنیا جدا کند بلکه برای آن است که به ما " اندازه" بیامزد تا بتوانیم با حفظ اعتدال ، از فراط و تفریط مصون بمانیم و مثلا چنان نباشیم که خود را تن بنگاریم و جز به بهره وری از جسم به هیچ چیز نیندیشیم . در چنین بینشی دیگر تن ، تنها بخش وجود انسان نیست و خوشبخت شدن نیز ، تمتع محدود جسمانی میان تولد تا مرگ نیست . انسان راه درازی در پیش دارد که مرگ یکی از گذرگاه های آن است . او رو به سوی خدا دارد که کمال مطلق و سرچشمه ی همه ی خوبی ها و ارزش هاست . او خود را شریف تر از آن می داند که به جسمش شناخته شود و وظیفه خود را خطیر تر از آن میبیند که تنها به بدن نمایی و آرایش جسم بپردازد انسان در همه ی بینش های معنوی و از جمله در اسلام ، برای آن لباس به تن نمی کند که تن را عرضه کند ، بلکه لباس می پوشد تا خود را بپوشد . لباس برای یک حریم است ، به منزله ی دیوار دژی است که تن را از دستبرد محفوظ می دارد و کرامت او را حفظ می کند . لباس پوست دوم انسان نیست خانه اوست انسان اسلام ، کمال خود را به خدای خویش می فروشد . لباس انسان پرچم کشور وجود اوست ، پرچمی است که او بر سر در خانه ی وجود خود نصب کرده است با آن علام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند . هم چنان هر ملتی که با وفاداری و احترام به پرچم خود اعتقادش را به هویت ملی و سیاسی خود را از نمی کند . هر انسان نیز ، مادام که به یک سلسله ارزش ها معتقد باشد ، لباس متناوب با آن ارزشها را از تن به در نخواهد کرد. شگفت است که هر گاه صحبت پوشش و سادگی اسلامی به میان می آید ، مخالفان می گویند شما می خواهید زن را از حضور فعال در جامعه محروم کنید و او را در خانه محبوس می سازید شما شخصیت زن را جدی نگرفته اید و نیمی از جمعیت کشور را از صحنه ی کار اجتماعی بیرون رانده اید . در پاسخ باید گفت : اتفاقا چون در تفکر اسلامی ، زن باید به عنوان یک انسان به صورتی بسیار جدی وارد اجتماع شود لازم است دست از تجمل و خود نمایی بردارد . لازمه ی اجتماعی بودن این است که فرد کمتر خود بپردازد و خود را هم چون قطره ای در دریا ی جامعه غرق کند . لازمه ی وارد اجتماع شدن این است که "من" مشخص و انگشت نما بسازد ، معلوم نمی شود او نمی خواهد به اجتماع بپیوندد.

فهرست مطالب

تاریخچه ی حجاب _ علت پیدا شدن حجاب _ بالابردن ارزش_ واژه ی حجاب_ فلسفه ی پوشش در اسلام _ آرامش روانی _ استحکام پیوند خانوادگی استواری اجتماع _ ارزش و احترام زن_ ایرادها وشاکالها_ حجاب و منطق _ حجاب و اصل آزادگی _ رکود فعالیتها_ گل پاک پرسش نامه_ نمودار و جدول مربوط به پرسش نامه_ نتیجه ی تحقیق _ منابع و ماخذ


« مقدمه »
امام علی (ع) نقل است که: " گرد ماه وجودش حلقه زده بودیم ، من بودم و دیگر یاران او، دوست داشتیم او بگوید و ما گوش کنیم ولی مثل بعضی وقتها دیگر از ما پرسید: هر کسی چیزی گفت ، ولی هیچ یک از ما پاسخ ها را نپسندید. با خود گفتم پاسخ را باید از فاطمه بشونم . نزد همسرم فاطمه آمدم . فاطمه جان! چدرت ، رسول خدا، از ما سوالی پرسید کسی نتوانست پاسخ دهد." چه چیزی را برای زن بهترین است؟" علی جان! "بهترین چیز برای زن آن است که مرد ( نامحرمی ) را نبیند ومرد (نامحرمی) نیز او را نبیند." چون پاسخ فاطمه را به پیامبر گفت، پیامبر پاسخ اورا پذیرفت و از صمیم جان فرمود: پاسخ فاطمه صحیح است ، او پاره تن من است!" منطق فاطمه این است ، گوهری گرانبها و فرشته ای آسمانی است که هر چه پوشیده تر و محجوب تر باشد نزد خدا محبوبتر است و این با فطرت او کاملا سازگار است. منطق فاطمه این است که خود آرایی و خود نمایی زن نباید در برابر چشم نامحرم باشد ، خداوند این پند را به زن داده است تا قلب شوهرش را فتح کند و چنان قلب او را پر کند که به زنهای دیگر هیچ اعتنا نکند و طمع وصال آنان را در سر نپروراند . کسانی که افسار شهوت و هوس را رها کرده اند و تن به لذت حیوانی داده و غرق در دنیا گشته اند . فرهنگ زندگی آنها چیز دیگری است: " خودآرایی ، خودنما مو چشم و در یک کلمه آزادی حیوانی" آنان شخصیت زن را در اینها می دانند. از نگاه آنان زنی که با مدرن ترین آرایشها و زیباترین لباس ها خود می آراید و با دل رباترین شیوه ها در جامعه جلوه گری می کند و چشمانش به دنبال خواسته های نفسانی اش می چرخد ، زنی با فرهنگ ، امروزی ، مترقی و خوشبخت است ولی واقعیت چیز دیگری است:
" مهار حرص و هوس را اگر رها کردی مدام در هوس و دوام در دردی"




« تاریخچه حجاب »

طلاع تاریخی ما آنگاه کامل است که بتوانیم درباره ی همه ی مللی که قبل از اسلام بوده اند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم این است که قبل از اسلام در میان بعضی ملذ حجاب وجود داشته است . تا آنجا که در کتابهای مربوط وجود دارد در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون قانون اسلام آمده سخت تر است. اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله ای اسلام در عرب پیدا شده است . ویل دورانت در صحفه30 جلد 12 " تاریخ تمدن" راجع به قوم قوم یهود و قانون تلمود می نویسد : " اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت چنان که مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت میان مردم
می رفت و یا در شارع عام نغ می رشت یا با هر سخنی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم می نمود همسایگانش می توانستند سخانا او را بشنود، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد." علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی بسی سخت تر و مشکل تر بوده است . در جلد اول تاریخ تمدن صحفه ی 552 راجع به ایرانیان قدیم می گوید: " در زمان زدشت زنار منزلتی عالی داشتند . با کمال آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشه نشینی زمان حیض که بر ایشان واجب بوده رفته رفته امتداد پیدا کرد سراسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار می رود. زنان طبقات بالای اجتماع جرات آن را نداشته باشند ببینند. در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمی شود ونامی از ایشان به نظر نمی رسد..." چنانچه ملاحظه می فرمایید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکم فرما بوده حتی پدران نسبت به زن نامحرم شمرده اند.

در جلد 11 صفحه ی 112 می گوید: " ارتباط عرب با امیران از مواجب رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بوده. عربان از دلفریبی زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته ی آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمول مردان درباره ی عفاف و فضلیت زن تلاقی می کردند عمر به قوم خود می گفت : با زنان مشورت کنند خلاف رای ایشان رفتار کنند ولی به قرن اول هجری
مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند ، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات می کردند و در

کوچه های پهلو به پهلوی هم می رفتند و در مسجد با هم نماز می کردند حجاب و خواجه داری در ایام ولیعهد دوم معمول شد. گوشه گیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و فاس بر مردان حرام بودند." در صحفه ی 111 می گوید : " پیغمبر از پوشیدن جامعه ی گشاد نهی کرده بود، اما بعضی عربان این دستور را ندیده می گرفتند، هی طبقات زیور ها داشتند زنان پیکر خود را به نیم تنه و کمربند براق و جامعه ی گشاد ورنگارنگ می آراستند . موی خود را به زیبایی دسته میکردند یا به رف سر می ریختند، یا به دسته ها ببافته به پشت سر می آویختند و گاهی اوقات با رشته های سیاه ابریشم نمایش آنرا بیشتر می کردند. غالبا خود را به گل جواهر می آراستند . پس از سال 97 هجری چهره ی خویش را از زیر چشم به نقاب م پوشیدند . از آن پس این عادت هم چنان رواج بود. " ویل دورانت طوری 10 " تاریخ تمدن " صحفه ی 233 راجع به ایران باستان می گوید: " داشتن xxx بلامانع بود. این xxx مانند معشوقه های یونانی آزاد بودند که در میان مردم ظاهر ودر ضیافت مردان حاضر شوند، اما زنان قانونی معمولا در اندرون خانه نگهداری می شوند. این رسم دیرین ایرانی به اسلام منتقل شد." ویل دورانت طوری سخن می گوید که گویی در زمان پیغمبر کوچکتری دستوری
دباره ی پوشیدگی زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامعه فقط از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود است و زنان مسلمان تا اواخر قرن دوم هجری با بی حجابی کامل رفت و آمد می کردنده اند و حال آن که قطعا چنین نیست . تاریخ قطعی بر خلاف آن شهامت می هند .
بدون شک زن جاهلیت همچنان بوده که ویل دورانت توصیف می کند ولی اسلام در این جهت تحولی به وجود آورد . عایشه همواره زنان انصار را این چنان ستایش می کرد: " مرحبا به زنان انصار، همینکه آیات سوره ی نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید . سر خود را با روسری های مشکی می پوشیده ند . گویی کلاغ روی سرشان نشسته است".
در سخن ابو داوود جلد 2 صحفه 382 همین مطلب را از ام سلمه نقل می کند با این تفاوت که ام سلمه می گوید: " پس از آنکه آیه ی سوره ی احزاب نازل شد زنان انصار چنین کردند."
" جواهر لعل نهرو" نخست وزیر فقید هند معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان : روم و ایران ، به جهان اسلام وارد شد. در کتاب " نگاهی به تاریخ جهان " جلد اول صحفه 328 ضمن ستایش از تمدن همین مطلب را از ام سلمه نقل می کند با این تفاوت که ام سلمه می گوید: " نگاهی به تاریخ جهان" جلد اول صحفه 328 ضمن ستایش از تمدن همین ملب را از ام سلمه نقل می کند با این تفاوت که ام سلمه می گوید " پس از آنکه آیه 6 سوره احزاب نازل شد ف زنان انصار چنین کردند. "
" جواهر لعل نهرو " نخست وزیر هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان : روم و ایران ، به جهان اسلام وارد شد. در کتاب " نگاهی به تاریخ جهان" جلد اول صحفه 328 ستایش از تمدن اسلامی به تغییراتی که بعد ها پیدا شد اشاره می کند واز آن جمله می گوید " یک تغییر بزرگ و تاسف وار نیز تدریجا روی نمود آن در وضع زنان بود . در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت. زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمی کردند بلکه در اماکن عمومی حضور می یافتند، به مسجد ها و مجالس وعظ و خطابه
می رفتند و حتی خودشان به وعظ و خطابه می پرداختند. اما عربها نیز بر اثر موفقیت ها تدریجا بیش از پیش رسمی را که دو امپراتوری مجاورشان یعنی امپراتوری روم شرقی و امپراتوری ایران وجود داشت اقتباس کردند. عربها امپراتور را شکست دادند و به امپراتوری ایران پایان بخشیددند. به قراری که نقل شده است بر اثر نفوذ امپراتوری قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدایی زنان از مردان و پس هم نشینی ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد.
تدریجا سیستم " حرم" آغاز گردید و مردها و زنها از هم جدا گشتند. سخن درستی نیست. فقط بعدها براثر معاشرت اعراب مسلمانان غیر عرب ، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشت شدیدتر شد به اینکه اسلام اساسا به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته است . از سخنان نهرو بر می آید که رومیان نیز حجاب داشته اند و رسم حرم سراداری نیز از روم و ایران به دربار خلفای اسلامی راه یافت. این نکته را دیگران نیز تایید می کنند. در هند نیز حجاب سخت و شدیدی حکم فرما بوده است. ولی درست روشن نیست که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و بعدها پس از نفوذ اسلام در هند رواج یافته است و هندوان غیر مسلمان تحت تاثیر مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ایرانی حجاب زن را پذیرفته اند. آنچه مسلم است این است که حجاب هندی نیز نطیر حجاب ایران باستان سخت وشدید بوده است. از گفتار ویل دورانت در جلد دوم تاریخ تمدن بر می آید که حجاب هندی به وسیله ی ایرانیان مسلمان در هند رواج یافته است . نهرو پس از سخنانی که از او نقل کردیم می گوید: " متاسفانه این رسم ناپسند است کم کم یکی از خصوصایت جامعه ی اسلامی و هند نیز وقتی نیز وقتی مسلمانان به این جا آمدند آن را آموختند." به عقیده نهرو حجاب به واسطه مسلمانان به هند آمده است.
ولی اگر تمایل به ریاضت و ترک لذت را یکی از غلل پدید آمدن حجاب بدانیم باید قبول کنیم که هند از قدیم ترین ایام حجاب را پذیرفته است. زیرا هند از مرا قدیم ریاضت و پلیمر شمردن لذات مادی بوده است.

« علت پیدایش حجاب »
علت پیدایش حجاب چیست؟ چه طور شد که در میان همه یا بعضی از ملل باستانی پدید آمده است؟ اسلام که دینی است که در همه ی دستورهای خویش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تایید و یا تاسیس کرد؟
مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه ای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند ، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند، چنین وانمود می کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه ای سر چشمه می گیرد. در باب علت پیدایش حجاب نظریات گوناگونی ابراز شد است و غالبا این علت ها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شد است. ما مجموع انها را ذکر می کنیم. نظریاتی که به دست آورده ایم بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی روانی است که ذیلا ذکر می شود:
1 _ میل به ریاضت و هبانیت( ریشه ی فلسفی )
2_ عدم امنیت و عدالت اجتماعی ( ریشه ی اجتماعی)
3_ پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه ی اقتصادی)
4_ حسادت و خوداهی ( ریشه اخلاقی)
5_ عادت زنانگی زن و احساس او به این که در خلقت از مرد چیزی کم دارد به علاوه ی مقرارت خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است ( ریشه روانی)
علل نامبرده یا به هیچ وجه تاثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کرده اند و یا فرضا در پدید آمدن بعضی از
سیستم های غیر اسلامی تاثیر داشته است در حجاب اسلامی تاثیر نداشته است یعنی حکمت و فلسفه ای که در اسلام سبب تشریع حجاب شده نبوده است. همان طور که ملاحظه می شود
مخالفان حجاب گاهی آن را زائیده ی یک طرز فکر فلسفی خاص درباره ی جهان و لذات جهان معرفی می کنند گاهی آن را معمول علل اقتصادی می دانند وگاهی جنبه های خاص اخلاقی یا روانی را در پدید آمدن دخالت می دهند. در ادامه به یک علت اساسی اشاره گاهی آن را معمول علل اقتصادی می دانند و گاهی جنبه های خاص اخلاقی یا روانی را در پدید آمدن آن دخالت می دهند. در ادامه به یک علت اساسی اشاره کنیم که از نظر ما موجه ترین آنها به شمار می رود.

« بالا بردن ارزش »
عللی که قبلا ذکر کردیم کم و بیش مورد استفاده ی مخالفان پوشیدگی زن قرار گرفته است . به عقیده ی ما یک اساسی در کار است که مورد غفلت واقع شده است. به عقیده ی ما ریشه ی ما ریشه ی پدید آمدن حریم و حائل میان زن و مرد را در میل به ریاضت، یا میل مرد به استثمار زن ، یا حسادت مرد ،یا عدم امنیت اجتماعی ، یا عادت زنانگی نباید جستجو کرد و لااقل باید کم تر در این ها جستجو کرد. ریشه ی این پدیده را در یک تدبیر ماهرانه ی غریزی خود زن با جستجو کرد. به طور کلی بحثی است درباره ی ریشه ی اخلاق جنسی زن از قبیل حیا و عفاف و از آن جمله است تمایل به ستر و پوشش خود از مرد . در این نظریاتی ابزار شده است. دقیق ترین آنها این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن با هوش فطری و یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمی تواند با مردی برابری کند و او بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهده ی زور بازوی مرد بر نمی آید و از طرف دیگر نقطه ی مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیت ومطلوبیت قرار داده است . در طبیعت جنس نر، گیرنده ودنبال کننده آفریده شده است. قول ویل دورانت " آداب جفت جوئی عبادت است از جمله برای تصرف در مردان ، و عقب نشینی برای دلبری و فریبندگی در زنان ... مرد طبعا جنگی و حیوا بیکاری است. عملش مثبت و تهاجمی است. زن برای مرد هم چون جائزه ای است که باید آن را برباید." وقتی که زن مقاوم وموقع خود را در برابر مرد دریافت نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست همان طور که متوسل به زیورو خود آرایی و و تجمل شد که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز شد. دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند و در نتیجه مقاوم و موقع خود را بالا برد. ویل دورانت می گوید: " حیا امر غریزی نیست بلکه اکتسابی است. زنان دریافتند که دست و دل بازی ما به ی طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند."
ویل دورانت می گوی: " خودداری از انبساط ، و امساک در بذل و بخشش بهترین صلاح برای شکار مردان است. اگر اعضای نهانی انسان را در معرض عام تشریع می کردند توجه ما به آن جلب می شد ولی رغبت و قصد به ندرت تحریک می گردید مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیا است و بی آنکه بداند حس می کند این خود داری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می دهد ."
مولوی، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان بسیار عالی در این زمینه می آورد، اول درباره ی تسلط معنوی زن بر مرد می گوید:
«زتن للناس حق آراسته است زانچه حق آراست چون تا نندرست
چون پی یشکن الیهاش آفرید کی تواند آدم از حوا برید
رستم زال ار بود، و زخمه بیش هست در فرمان اسیر زال خویش
آنکه عالم مست گفتارش بدی کلمینی یا حمیرا میزدی»
آنگاه راجع به تذثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن در بالاترین مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز، مثل لطیفی می آورد: آنها را به آب بر آتش تشبیه می کند، می گوید مثل آب است و مثل زن مثل آتش اگر از حائل میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه می کند و خاموش می سازد، اما اگر حائل و حاجبی میان آن دو برقرار گردد مثل اینکه آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند، آن وقت است که آتش آب را تحت تأثیر خود قرار می دهد، اندک اندک او را گرم می کند و احیانا جوش و غلیان در او به وجود می آید، تا آنجا که سراسر وجود او را تیدیل به بخار می سازد. می گوید:
«آن غالب شد از لهیب ز آتش او جوشد چو باشد در «حجیب»
چونکه دیگی حایل آمد آو دوار نیست کرد آن آب را کردش هوا»
ــــ بر خلاف آنچه ابتدا تصور می رود در عمق روح خویش از ابتذال زن و از تسلیم و رایگانی او متنفر است، مرد همیشه عزت و اسغنا و بی اعتنائی زن را نسبت به خود ستوده است . نظامی می گوید:
«چه خوش نازی است ناز خوبرویان
زدیده رانده را از دیده جویان»
به طور کلی رابطه ایست میان دست نارسی و فراق از یک طرف و عشق و سوز و گرانبهائی از طرف دیگر، همچنانکه رابطه ای است میان عشق و سوز از یک طرف و میان هنر و زیبائی از طرف دیگر، یعنی عشق در زمینه فراقها و دست نارسی ها می شکفند و هنر و زیبائی در زمینه عشق رشد و نمو می یابد. برتراند راسل می گوید: «از لحاظ هنر مایه تأسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیر ممکن گردد» هم او می گوید:«در جائی که اخلاقیات کاملا آزاد باشد، انسانی که بالقوه ممکن است عشق شاعرانه ای داشته باشد عملا بر اثر موفقیتهای متوالی به واسطه جاذبه ی شخصی خود، ندرتا نیازی به توسل به عالی ترین تخیلات خود خواهد داشت»
یل دورانت در لذات فلسفه می گوید: «آنچه بجوئیم و نیابیم عزیز و گرانبها می گردد. زیبائی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناء و ارضاء، ضعف و با ــــ و جل.گیری، قوی میگردد» از همه عجیب تر سخنی است که یکی از مجلات زنانه از آلفرد هیچکاک – که به قول آن مجله به حسب فن و شغل فیلم سازی خود درباره ی زنان تجارب فراوان دارد- نقل می کند
او می گوید: " من معتقدم که زن ها باید مثل فیلمی پر هیجان و پر آنتریک باشد، به این معنی که ماهیت خود را کمتر نشان دهد وبرایکشف خود مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته بر همیشه شیوه رفتار کنند یعنی کم تر ماهیت خود را نشان دهند و بگذارند مرد برای کشف آنها بیشتر به خود زحمت دهد." ایضا همان مجله در شماره دیگری از همین مجله در شماره ی دیگری از همین شخص چنین نقل می کند: " زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و روبند که به کار می بردند خود به خود جذاب می نمودند و همین مساله جاذبه نیرومندی به آنها می داد، اما به تدریج با تلاشی که زنان غربی از خود نشان می دهند حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود از میان می رود همراه آن جاذبه جنسی او کاسته می شود." می گویند: " مشتاقی است مایه ی مهجوری. " این صحیح است اما عکس آن هم صحیح است : " مهجور است مایه مشتاقی ." امروز یکی از خلا هایی که در دنیای اروپا و آمریکا وجود دارد خلا عشق است. در کلمات دانشمندان اروپائی زیاد این نکته به شچم می خورد که اولین قربانی آزادی و بی بند و باری امروز زنان و مردان، عشق و شور احساسات بسیار شدیدی و عالی است. در جهان امروز هر گز عشقهایی از نوع عشقهای شرقی از قبیل عشقهای مجنون و لیلی، و خسرو و شیرین رشد و نمو نمی کند. نمی خواهم به جنبه ی تاریخی قصه ی مجنون و لیلی، و خسرو و شیرین تکیه کرده باشم، ولی این قصه ها بیان کننده ی واقعیاتی است کهع در اجتماعات شرقی وجود داشته است. از این داستانها
می توان فهمید که زن برای دور نگه داشتن خود از دسترسی مرد تا کجا پایه ی خود را بالا برده است و تا چه حد سر نیاز مرد را به آتان خود فرود آورده است به قطعا درک زن این حقیقت را در تمایل او پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز تاثیر فراوان داشته است.

« واژه حجاب »
معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشیدن زن معروف شده است چیست؟ کلمه ی حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاج بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله ی پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حصب اصل لغو هر پوششی حجاب نیست، آن پوشش حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها کلمه ی "ستر" را به کار برده اند کلمه حجاب را . بهتر این بود که این عوض نمی شد ما همیشه همان کلمه ی "پوشش" را به کار می بردیم زیرا چنانچه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است، و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه ی اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابذال او
اکنون به شرح چهار قسمت فوق می پردازیم:

1_ «آرامش روانی»
مرا در دنیای غرب این همه بیماری روانی شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که به وسیله ی جرائد و مجلات و سینما تئاترها و محافل رسمی و غیر رسمی و حتی خیابانها و کوچه ها انجام می شود. اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی ، هم چنان که از نظر تصاحب جسم و تن زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شکارچیگری او ناشی می شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لابس های بدن تن وآرایش های تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص می خواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه ی به خود اسیر سازد لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.

2_ « استحکام پیوند خانوادگی»

شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه ای زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود، و بلعکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی زیان مند است و باید با آن مبارزه کرد فلسفه پوشش از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی خوشبخت کردن او به شمار برود .، در حالی که در سیستم ازادی کامیابی ، همسر از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایه گذاری ی شود.

3_ « استواری اجتماع »

برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کردده اند و گفته اند: " حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است."
بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است. آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست. حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. اسلام نه می گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می کند. اسلام هرگز نمی خواهد زن بیکار و بیعار بنشین وجودی عاطل و باطل بار آید. ÷وشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت ضجوئی های شهوانی است.



4_« ارزش و احترام زن »
قبلا گفتیم که مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوق دارد. از نظر مغز و فکر نیز تفوق مرد لااقل قابل بحث است. زن در این دو جبهه در برابر مرد مقاومت دارد ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوق خود را بر مرد ثابت کرده است. حیرم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که برای حفظ مقاوم و موقع خود در برابر مرد ازآن استفاده کرده است.

« ایرادها و اشکالها»

1_ «حجاب و منطق»

اولین ایرادی که بر پوشش زن می گیرند این است که دلیل معقولی ندارد و چیزی که منطقی نیست نباید از آن دفاع کرد . می گویند منشا حجاب ، یا غارتگر و نا امنی بوده است که امروزه وجود ندارد، و یا فکر رهبانیت و ترک لذت بوده است که فکر باطل و نادرستی است و یا خود خواهی و سلطه جویی مرد بوده که رذیله ای است نانجار و باید با آن مبارزه کزد، و یا اعتقاد به پلیدی زن در ایام حیض بوده است که این هم خرافه ای بیش نیست.

2_ « حجاب و اصل آزادی»

ایراد دیگری که بر حجاب گرفته اند این اسن که موجب سلب حق آزادگی که یک طبیعی بشری است می گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود. می گویند احترام و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه ی حقوق بشر است. هر انسانی شریف و آزاد است ، مرد باشد یا زن ، سفید باشد یا سیاه تابع هر کشوری یا مذهبی باشد. مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی و او و اهانت به حیثیت انسانی او است و به عبارت دیگر ظ اجش است به زن، عزمت و کرامت انسانی و حق آزادی زن ، و همچنین حکم متطابق عقل و شرع به اینکه هیچکس نباید بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد و ظلم به هیچ کس و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود، ایجاب می کند که این امر از میان برود.
پاسخ= یک بار دیگر لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتی می خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد . در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه ای است بر عهده ی زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد ویا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود. اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی ، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند وطوری را بروند که آرامش دیگران را بر هم بزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را : زندانی کردن" یا "بردگی" نمی توان نامید و آن را منافعی حیثیت انسانی و اصل "آزادی" فرد نمی توانست دانست. در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیت هایی برای مرد وجود دارد . اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پژامه بیرون آید ، پلسی ممانعت کرده به عنوان این عمل خلاف حیثیت اجتماع است او را جلب می کند . هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کامل بیرون نمیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان ، و به ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به شمار می رود. برعکس پوشیدن بودن زن موجب کرامت و احترام بیشتر اوست.، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد. شرافت زن اقتضاء می کند که هنگامی که از خانه بیرون می رود متین و سنگین و با وقار باشد. در طرز رفتار باشد. در طرز رفتار و لباس پوشیدن هیچ گونه عمده ی که باعث تحریک و تهیج شود به کار نبرد ، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکرد زباندار لباس نپوشد ،زباندار نرود ، زباندار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد. چه آهنگی گاهی اوقات ژستها سخن می گویند ، راه رفتن انسان سخن می گوید طرز حرف زدنش یک دیگری می زند. حالت یک افسر با نشانه های عالی افسری که گردن می افرازد قدمها را محکم بر زمین می کوبد ، با به غبغب می اندازد ، صدای خود را موقع حرف زدن کلف می کند. او هم زباندار عمل می کند به زبان بی زبانی می گوید: از من بترسید ف رعب من را در خود جا دهید . همینطوری ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند ، فریاد بزند که به دنبال من بیا، سر به سر من بگذارد ،متلک بگو، در مقابل من زانو بزن ف اظهار عشق و پرستش کن . آیا حیثیت زن ایجاب می کند که اینچنین باشد؟ آیا اگر ساده و آرام بیاید و برود، حواس پرت کن نباشد و نگاه های شهوت آلوده مردان را بسوی خود جلب نکند ، برخلاف حیثیت زن یا برخلاف مصالح اجتماع اصل آزادی فرد است؟ آری اگر کسی بگوید زن را باید در خانه حبس کرد و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه ی بیرون رفتن از خانه به او ندهد ، البته این با آزادی طبیعی و حیثیت انسانی حقوق خدادادی زن منافات دارد. چنین چیزی در حجابهای غیر اسلامی بوده است ولی در اسلام نبوده و نیست . شما اگر از فقهاء بپرسید آیا صرف بیرون رفتن زن از خانه حرام است؟ می گویند نه . اگر بپرسید آیا خرید کردن زن ولو اینکه فروشنده مرد باشد حرام است؟ یعنی نفس عمل بیع شراء زن اگر طرف مرد باشد حرام است؟ پاسخ می دهند حرام نیست. آیا شرکت کردن زن در مجالس و اجتماعات ممنون است؟ می گویند نه . آیا تحصیل کردن زن در جاهایی که مرد وجود دارد؟ جواب منفی است. فقط دو مساله وجود دارد .، یکی اینکه باید پوشیده باشد و بیرون رفتن به صورت خودنمایی و تحریک آمیز نباشد.
دیگر اینکه مصلحت خانوادگی ایجاب می کند که خارج شدن زن از خانه توام با جلب رضایت شوهر و مصلحت اندیشی او باشد البته مرد هم باید در حدود مصلح خانوادگی نظر بدهد نه بیشتر. گاهی ممکن است رفتن زن به خانه ی اقوام و فامیل خودش هم مصلحت نباشد . فرض کنیم زن می خواهد به خانه ی خواهر خود برود و خواهرش فرد مفسد و مفسد و فتنه انگیزی است که زن به خانه ی مادرش هم نیز برخلاف مصالح خانوادگی است، همینکه نفس مادر به او برسد تا یک هفته در خانه ناراحتی می کند، بهانه می گیرد و زندگی را سخت می کند. در چنین مواردی شوهر حق دارد که از این معاشرتهای زیان بخش جلوگیری نمیاد.

3_ « رکود فعالیتها»
سومین ایرادی که بر حجاب می گیرند این است که سبب رکود و تعطیل فعالیتهایی است که خلقت در استعداد زن قرار داده است . زن قرار داده است . زن نیز مانند مرد دارای ذوق فکر ، فهم ،هوش و استعداد کار است. این استعدادها را خدا به او داده است و بیهوده نیست و باید به ثمر برسد. اساسا هر استعداد طبیعی دلیل یک حق طبیعی است . وقتی در آفرینش به یک موجود استعداد و لیاقت کاری داده شد ، این به منزله ی سند و مدرک است که وی حق دارد استعداد خود را به فضلیت برساند اسیر کردن آن ظلم است . چرا می گوئیم همه ی افراد بشر اعم از زن و مرد حق دارند درس بخوانند و این حق را برای حیوانات قائل نیستیم؟ برای اینکه استعداد درس خواندن در بشر وجود دارد و در حیوانات وجود ندارد. در حیوان استعداد تغذیه و تولید مثل وجود دارد و مرحوم ساختن او از این کارها برخلاف عدالت است بازداشتن زن از کوششهایی که افرینش به او امکان داده است نه تنها ستم به زن است ، خیانت به اجتماع نیز است . هر چیزی که سبب شود قوای طبیعی و خدادادی انسان معطل و بی اثر بماند به زیان اجتماع است. عامل انسانی بزرگترین سرمایه ی اجتماع است. زن نیز انسان است و اجتماع باید از کار و فعالیت این عامل و نیروی تولید او بهرمند گردد. فلج کردن این عامل و تضییع نیروی نیمی از افراد اجتماع، هم برخلاف حق طبیعی فردی زن است و هم برخلاف حق اجتماع و سبب می شود که زن همیشه به صورت سربار و کل بر مرد زندگی کند. جواب این اشکال آن است که حجاب اسلامی موجب هدر رفتن نیروی زن و ضایع ساختن استعدادهای فطری او نیست . ایراد مذکور برآن شکلی از حجاب که در میان هندیها یا ایرانیان قدیم یا یهودیان متداول بوده است وارد است . ولی حجاب اسلام نمی گوید که باید زن را در خانه محبوس کرد و جلوی بروز استعدادهای اورا گرفت . مبنای حجاب در اسلام چنانکه گفتیم این است که التذا ذایی جنسی باید به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع ف خالص برای کار و فعالیت باشد . به همین جهت به زن اجازه نمی دهد که وقتی از خانه بیرون می رود موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه نمی دهد که چشم چرانی کند . چنین حجابی نه تنها نیروی کار زن را فلج نمی کند، موجب تقویت نیروی کار اجتماع نیز می باشد . اگر مرد تمتعات جنسی را منحصر به همسر قانونی خود کند و تصمیم بگیرد همین که از کنار همسر خود بیرون آمد و پا به درون اجتماع گذاشت، دیگر درباره ی این مسائل نیندیشد ،قطعا در این صورت بهتر می تواند فعال باشد تا اینکه همه ی فکرش متوجه زن وآن دختر و این قد و بالا و این طنازی و آن عشوه گری باشد و دائما نقشه طرح کند که چگونه با فلان خانوم آشنا شود. آیا اگر زن ساده و سنگین به دنبال خود برود برای اجتماع بهتر است یا آنکه برای یک بیرون رفتن چند ساعت پای آیینه و میز توالت وقت خود را تاف کند و زمانی هم که بیرون رفت تمام سعیش این باشد که افکار مردان را متوجه خود سازی و و جوانان را که باید مظهر اراده و فعالیت و تصمیم اجتماع باشند به موجوداتی هوسباز و چشم چران و بی اراده تبد کند؟
عجبا ! به بهانه ی نیمی از افراد را فلج کرده است ، با بی حجابی و بند و باری نیروی تمام افراد زن و مرد تمام افراد زن و مرد را فلج کرده اند . کار زن پرداختن به خودآرایی صرف وقت در پای میز توالت برای بیرون رفتن، و کار چشم چرانی و شکارچیگری شده است . در این جا بد نیست متن شکایت مردی را زنش که در یکی از مجلات زنانه درج شده بود ذکر کنیم تا معلوم شود اوضاع حاضر، زنانرا به صورت موجوداتی در آورده است . در آن نامه چنین نوشته است: " زنم در موقع خواب به یک دلقت درست و حسابی مبدل می گردد. موقع خواب برای اینکه موهایش خراب نشود یک کلاه توری بزرگ به سرش می بندد. بعد لباس خواب می پوشد. این موقع است که جلو آئینه میز توالت می نشیند وگریم صوتش را با شیر پاکن می شوید . وقتی رویش را بر می گرداند احساس می کنم او زن من نیست زیرا اصلا شکل سابق را ندارد ،ابروهایش را تراشیده و چون مداد ابرو کرده بی ابرو می شود. از صورتش بوی نامتبوعی به مشام من می رسد زیرا کرمی که برای چین و چروک به صورتش می مالد بوی کافور می دهد و من را یاد قبرستان می اندازد . کاشکار به همین جا ختم شود ولی این تازه اول کار است. چند دقیقه ای در اتاق راه می رود و جمع و جور می کند آنگاه کلفت خانه را صدا می کند و می گوید کیسه را بیاور . کلفت با چهار کیسه ی متقالی باز می آید . خانوم روی تخت می خوابد و کلفت کیسه ها را به دست و پای او می کند و بیخ آن را با نخ می بندد و چون ناخن های دست و پایش مانتیکور شده و دراز است . برای انیکه به لحاف نگیرد و چندشش نشود و احیانا نشکند . دست و پای خود را کیسه می کند و به همین ترتیب می خوابد ." آری این است زنی که اثر به اصطلاح بی حجابی "آزاد" شده و به صورت نیروی فعال اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در آمده است !آنکه اسلام نمی خواهد این است که زن به صورت چنین موجود مهملی درآید که کارش فقط استهلاک ثرون و فاسد کردن اخلاق اجتماع و خراب کردن بنیان جاعه باشد. اسلام با فعالیت واقعی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هرگز مخالف نیست. متون اسلام و تاریخ اسلام گواه این مطلب است. در اوضاع و احوال تجدد ها بی منطق حاضر جز در دهات و در میان افراد سخت متدین که اصول اسلامی را رعایت می کنند زنی پیدا نمی کنید که نیروی او واقعا صرف فعالیت های مفید اجتماعی یا فرهنگی یا اقتصادی بشود. آری یا نوع فعالیت اقتصادی رایج شده است که باید آنرا ثمره بی حجابی و آم این است که بنکدار به جای اینکه بکوشد جنس بهتر و مرغوبتر برای مشتریان خود تهیه کند، یک مانکن را به عنوان فروشنده می آورد، نیروی زنانگی و سرمایه ی عصمت و عفاف او را استخدام می کند و وسیله پول درآوردن و خالی کردن جیب قرار می دهد. یک فروشنده باید کالا را همانطوری که هست به مشتری ارائه دهد ولی یک دختر خوشگل فروشنده با ادا و اطوار و ژستهای زنانه و در معرض قرار دادن جاذبه جنسی خود مشتری را جلب می کند. بسیاری از افراد که اصلا مشتری نیستند برای اینکه چند دقیقه با او حرف بزنند یک چیزی هم می خرند. آیا این فعالیت اجتماعی است؟ آیا این تجارت است یا کلاهبرداری و رذالت؟ می گویند زن را درون کیسه ی سیاه نپیچید. ما نمی گوئیم زن خود را در کیسه ی سیاه بپیچد ولی آیا باید بطوری لباس بپوشد و دراجتماع عمومی ظاهر شود که مردان شهوتران . چشم چران را به خود جلب نماید و از آنطور که هست بهتر و جاذبتر برای آنکه بهتر جلوه دهد؟ این مدها و لباس ها ی تحریک آمیز برای چه به وجود آمده است ؟آیا برای این است که بانوان آن لباس ها را برای همسرانشان بپوشند این کفش های پاشنه لند برای چیست؟ خبر برای این است که حرکات ماهیچه های کفل را به دیگران نشان دهد؟ آیا لبلس های نازک کارهای بدن را نشان میدهد جز برای تهییج مردان و برای صیادان است؟ عملا غالب خانوم هایی که از این کفشها و لباس ها و آرایش استفاده می کنند؟ تنها مردی را که در نمی گیرند شوهران خودشان است. زن می تواند در میان زنان و در میان محارم خود از هر نوع لباس و آرایشی استفاده کند اما متاسفانه تقلید از زنان غربی برای هدف و منظور دیگری است. غریزه خود آرایی و شکارچیگری در زن غریزه ی عجیبی است. وای اگر مردان هم به آن دامن بزنند و مد سازان و طراحان نواقص کار آنان را برطرف کنند و مصلحین اجتماع هم تشویق کنند. اگر دختران در اجتماعات عمومی لباس ساده بپوشند ، کفش ساده به پا کنند ،با چادر یا پالتو و روسری کامل به مدرسه و دانشگاه بروند ف آیا در چنین شرایطی بهتر درس می خوانند یا با وضعی که مشاهده می کنیم؟ اصولا اگر التذاذهای جنسی و منظورهای شهوانی در کار نیست چه اصراری است که بیرون رفتن زن به این شکل باشد؟ چرا اصرار می ورزند که دیبرستانهای مختلط به وجود آورند؟ ما شنیده ایم که در پاکستان معمول بوده است که در کلاسهای دانشگاه بخش پسران و دختران به وسیله ی پرده از یکدیگر جدا باشد و فقط استادی که پشت تریبون قرار می گیرد مشرف بر هر دو باشد . آیا بدین طریق درس خواندن اشکالی دارد؟


موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، توبه ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:حجاب, عفاف, مقاله, بد حجابی, بی حجابی, | 19:23 | نویسنده : گمنام |




موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | 19:20 | نویسنده : گمنام |

چکیده: اهمیت و کارکردهای مثبت و منفی غریزه جنسی آن را به عنوان یکی از کانونی ترین مباحث در دانش های مختلف در آورده است. یکی از مسائلی که در این زمینه به صورت مستقل واکاوی نشده رابطه و عرصه های پیوست حجاب و عفاف است که این نوشتار بدان پرداخته است. تبیین مفاهیم و تعاریف حجاب و عفاف، بررسی دیدگاه ها و نگره های افراطی تفریطی و اعتدالی اسلامی درباره غریزه جنسی بحث ها و مطالب درآمدی این نوشتار را صورت می دهد.
بررسی و رهیافت به گونه های رفتاری، گفتاری و پوششی حجاب، پیوست های مفهومی بیرونی و‌ آثار و کارکردهای مشترک عفاف و حجاب همچون کارکرد اقتصادی روانی، اجتماعی روانی، خانوادگی روانی و نیز راه های احیا و دست یابی به حجاب و عفاف، ارزش و جایگاه دینی حجاب و عفاف، گسست ها و تفاوت های حجاب و عفاف در ساحت مفهوم، مصادیق بیرونی و راه کارهای اجرایی دست یازیدن فرد و جامعه به عفاف و حجاب از محورهای اصلی و محوری این پژوهش به شمار می روند.


 

لطفا به ادامه متن مراجعه کنید


موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب

 

حجابو عفاف در قرآن کريم
 

براي ايجادفرهنگ حجاب و پوشش مناسب در جامعه، بايد ابتدا پايه هاي اعتقادي و بينش افراد رانسبت به اين موضوع، محکم کنيم و اين، يعني نهادينه سازي باورهاي درست و فرهنگ سازيدقيق. بنابراين، تهديد و اجبار، هيچ گاه به عنوان اولين راهکار، اثر بخش نخواهدبود.

 


«يا ايها النبي، قل لازواجک و بنائک و نساء المؤمنين يدنين عليهنّّ من جلابيبهنّ ذلک ادني ان يعرفن فلا يؤذين و کان الله غفوراً رحيماً؛ اي پيامبر به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو روسري هاي بلند بر خود بيفکنند، اين عمل مناسب تر است، تا (به عفت و پاکدامني) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند و خداوند آمرزنده ي مهربان است» . (1) (سوره احزاب، آيه ي 59)
 


مفهوم حجاب


حجاب ، در لغت به معناي مانع و پرده و پوشش آمده است. حجاب، به معناي پوشش اسلامي بانوان، داراي دو بعد ايجابي و سلبي است. بعد ايجابي آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبي آن، حرام بودن خودنمايي به نامحرم است و اين دو بعد بايد در کنار يکديگر باشند؛ تا حجاب اسلامي محقق شود. گاهي، ممکن است يک بعد باشد ولي ديگري نباشد که در اين صورت، نمي توان گفت که حجاب اسلامي محقق شده است.
اگر به معناي عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بناميم، حجاب مي تواند اقسام متفاوتي داشته باشد، از جمله حجاب ذهني، فکري و روحي، علاوه بر اين، در قرآن از انواع ديگر حجاب که در رفتار خارجي انسان تجلي مي کند، نام برده شده است، مثل حجاب و پوشش در نگاه که به مردان و زنان، در مواجهه با نامحرم توصيه شده است.
«جلابيب» جمع جلباب، به معناي مقنعه اي است که سر و گردن را مي پوشاند. (2) و يا پارچه ي بلندي است که تمام بدن و سر و گردن را مي پوشاند. (3) مرحوم امين الاسلام طبرسي، در «مجمع البيان» ، در ذيل آيه مي نويسد، «جلباب» عبارت از روسري بلند است که هنگام خروج از خانه، زنان به وسيله ي آن، سر و صورت خود را مي پوشانند ... مقصود اين است که با روپوشي که زن بر تن مي کند، محل گريبان و گردن را بپوشاند. با توجه به معاني جلباب و از جمله، اين معني که پارچه ي بلندي براي پوشيدن تمام بدن و سر و گردن است، در معناي امروزي، مي توان پوشش «چادر» را با «جلباب» همانند و مشابه در نظر گرفت و از آن جا که در اين آيه، به طور مشخص به استفاده ي زنان و دختران از جلباب اشاره شده است، مي توان نتيجه گرفت که طبق فرموده ي رهبر معظم انقلاب اسلامي، چادر به عنوان يک حجاب برتر مطرح شده است.
پوشش، معرف شخصيت و عفت زن مؤمن است و موجب مي گردد که افراد لاابالي جرأت نکنند به او جسارت کرده و به ديد شهوت و هوسراني به او بنگرند. اين آيه، بيان مي دارد: زنان مؤمن براي اين که مورد آزار افراد هرزه قرار نگيرند، به گونه اي خود را بپوشانند که زمينه اي براي بي حرمتي به آنها فراهم نگردد.
خداوند در اين فرموده اش، ابتدا فلسفه ي حجاب را تبيين مي کند و با تهديد و زور، دستور حجاب را مطرح نمي کند و سپس، به بيان الگوي عملي پوشش، يعني جلباب که پوشش خاص آن زمان بوده است، اشاره مي کند. در اينجا، مي توان نتيجه گرفت که براي ايجاد فرهنگ حجاب و پوشش مناسب در جامعه، بايد ابتدا پايه هاي اعتقادي و بينش افراد را نسبت به اين موضوع، محکم کنيم و اين، يعني نهادينه سازي باورهاي درست و فرهنگ سازي دقيق. بنابراين، تهديد و اجبار، هيچ گاه به عنوان اولين راهکار، اثر بخش نخواهد بود.
اين آيه، به پيامبر فرموده است که ابتدا، به زنان و دختران خود و بعد، به زنان مؤمن بگو که حجاب را رعايت کنند. يعني، در امر به معروف، اول از خودي ها و نزديکان شروع کنيم، سپس به سراغ ديگران برويم. همچنين در احکام الهي ، تفاوتي ميان همسران و دختران پيامبر، با ديگر زنان وجود ندارد . احکام ديني، بايد مورد توجه و استفاده ي همه قرار گيرد. (4)
هر پديده اي، آثار و پيامدهايي را به دنبال خواهد داشت. حجاب نيز، به عنوان يک راهکار عملي، آثار فردي و اجتماعي مختلفي را به دنبال خواهد داشت.



آثار و پيامدهاي رعايت حجاب


موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:حجاب, | 19:14 | نویسنده : گمنام |

مرجع تقلید در مذهب فقهی امامیه به مجتهد جامع الشرایطی گفته می‌شود که توضیح المسائل (رساله عملیه) یا کتاب استفتائات داشته باشد و دارای پیروانی باشد که در فروع دین و احکام فقهی اسلامی از وی پیروی کنند.


موضوعات مرتبط: احکام ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، شبهات ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:, | 13:19 | نویسنده : گمنام |

من نمیدونم مگه وزن یه تیکه پارچه(روسری و چادر)چقدره که نمیخوان دخترها سرشون بزارن؟

شما اگه میدونید به من بگید لطفا


موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:عفاف,حجاب,پاکدامنی, | 14:38 | نویسنده : گمنام |
دست دادن سخت تره یا روسری سر کردن؟اصن یه وضی!

با این که من پسرم ولی فک نکنم حجاب سخت تر از دست دادن باشه!


موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | 14:37 | نویسنده : گمنام |
فیلم عذاب زن های بی حجاب و معصیت کار

 

 

 

فیلم عذاب زن های بی حجاب و معصیت کار

امیرالمومنین علی (ع) می فرماید :

 « روزی با فاطمه (س) محضر پیامبر خدا (ص) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند .

گفتم : پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله ! چرا گریه می کنی ؟

فرمود : یا علی ! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم . ( و اکنون گریه ام برای ایشان است . )
 

زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.
زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند.
زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.
زنی را دیدم که ٬ که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویران است.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند .
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند.

حضرت فاطمه (س) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!
 

رسول خدا (ص) فرمود :

دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.

زنی که از پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده.

و زنی که از زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذیت می کرد ...

و زنی که گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.

و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ٬ و نماز را سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد.

و زنی که کر و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است.

و زنی که گوشت بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار مردان اجنبی می گذاشت.

و زنی که صورت و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت .

و زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنی سخن چین و دروغگو بود.

و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی خواننده و حسود بود.
سپس فرمودند: وای بر زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد. »۱
 
۱) داستانهای بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹

http://hejab00.blogfa.com/

 

 لطفا برای دانلود فیلم به ادامه مطلب مراجعه کنید


موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:عفاف,حجاب, | 13:37 | نویسنده : گمنام |

سلام و باتشکر از شما که مطالب وبلاگ خودتون رو دنبال میکنید

یبار تو یه سایتی داستانی درباره حجاب خوندم جالب بود گفتم بنویسم شما هم فیض ببرین:

دوتا خانم باهم دوست بودن یکی چادری و باحجاب و یکی بدحجاب

یروز همدیگه رو میبینن و بانوی محترم چادری از خانم بدحجاب سوال میکنه که مگه شما امام زمان(عج) رو دوست ندارید؟ جواب میده:آره دوست دارم

سوال میکنن:میدانید امام زمان(عج) هم از حجاب خیلی خوششان می آید؟

دختر شرمگین سرش رو پایین انداخت

روز بعد وقتی که خانم ، دختر رو میبینه ، اون رو با چادر میبینه و میگه:با یک مانتو هم میشه حجاب رو رعایت کرد؟

دختر جواب میده:امام زمان(عج) از چادر بیشتر خوشش میاد


موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | 15:4 | نویسنده : گمنام |

باسلام چند روز پیش پس از انتشار مطلب(آی مردم لطفا خواهشا حجاب را رعایت کنید)

یکی از دوستان به من گفت: بجای اینکه از حجاب بنویسی از روابط نامشروع جنسی و آزارهای جنسی بنویس

منم اون موقع بدلیل مشغله زیاد نتونستم جوابی برای سوالشون پیدا کنم

در جواب باید بگم اگر همه ی انسان ها لااقل در ایران مسئله حجاب را رعایت کنند آن مسئله هم قابل حل هستش

 

موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:حجاب,روابط نامشروع,آزار, | 13:29 | نویسنده : گمنام |

http://uplod.ir/4gdn9mzb6rpr/30-2-1393_(4).mp3.htm

نوحه ای خیلی قشنگ علیه شاهین نجفی لعین


موضوعات مرتبط: احکام ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، شبهات ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | 20:12 | نویسنده : گمنام |

به هنگام مرگ و احتضار، انسان چه حالاتى دارد و يا چه امورى را مشاهده مى كند؟
برخى از حالات و مشاهدات در هنگام احتضار عبارت است از:
1. سكرات مرگ
سكره مرگ حالتى شبيه به مستى است كه بر اثر فرا رسيدن مقدمات مرگ، به صورت هيجان و انقلاب فوق العاده اى به انسان دست مى دهد و گاه بر عقل او چيره مى گردد و او را در اضطراب و ناآرامى شديدى فرو مى برد: (وَ جَآءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَ لِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ)[1]; و سرانجام سكرات مرگ به حق فرا مى رسد[ و به انسان گفته مى شود] اين همان چيزى است كه از آن مى گريختى!
2. مرور سريع به تمامى عمر، اولاد، اعمال، دوستان و ...
امام على(ع) در اين باره مى فرمايد: ... كم كم مرگ در آنها نفوذ كرده، ميان آنها و زبانشان جدايى مى افكند، در حالى كه او در ميان خانواده خويش است، با چشمش مى بيند و با گوشش مى شنود، عقل و هوشش سالم است، اما نمى تواند سخن بگويد! در اين مى انديشد كه عمرش را در چه راه فانى كرده؟! و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است؟! به ياد ثروت هايى مى افتد كه در تهيه آن چشم بر هم گذارده و از حلال و حرام و مشكوك جمع آورى نموده و ... درحالى كه هنگام جدايى و فراق از آنها فرا رسيده است و ... .[2]
3. مشاهده اهل بيت(ع)
امام صادق(ع) مى فرمايد: از دوستان و دشمنان ما كسى نمى ميرد، مگر آن كه رسول خدا(ص) و اميرمؤمنان و امام حسن و امام حسين(ع) را مى بيند [و آنها نيز] او را مى بينند و بشارت مى دهند و اگر از غير دوستان ما باشد آنها (پيامبر(ص) و امامان(ع)) را مى بيند درحالى كه احساس بدى مى كند.[3]
امام صادق(ع)، درباره بشارت مؤمنان به هنگام احتضار، از سوى پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) استناد به اين آيه شريف مى كند كه خداوند متعال مى فرمايد: (الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُون * لَهُمُ الْبُشْرَى فِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ فِى الاَْخِرَة)[4]; همانان كه ايمان آورده و پرهيزكارى ورزيده اند. در زندگى دنيا و آخرت مژده براى آنان است.[5]
4. تهديد و ارعاب براى منافقان و كافران، بشارت و تحيت براى مؤمنان
منافقان:
(فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَـئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبَـرَهُمْ)[6]; پس چگونه [تاب مى آورند] وقتى كه فرشتگان [عذاب]، جانشان را مى ستانند و بر چهره و پشت آنان تازيانه مى نوازند؟
كافران:
(وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلَـئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَـرَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ)[7]; اگر ببينى هنگامى كه فرشتگان[ مرگ] جان كافران را مى گيرند و بر صورت و پشت آنها مى زنند و مى گويند: عذاب سوزان را بچشيد.
مؤمنان:
(الَّذِينَ تَتَوَفَّـهُمُ الْمَلَـئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَـمٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)[8]; همان كسانى كه فرشتگان جانشان را ـ در حالى كه پاكند ـ مى ستانند [و به آنان]مى گويند: درود بر شما باد، به [پاداش] آن چه انجام مى داديد، به بهشت درآييد.[9]
5. وسوسه شيطان براى نابودى ايمان
از مسائل مهم به هنگام مرگ تلاش شيطان براى از بين بردن ايمان است. راه خلاصى آن، تسلط بر دلايل ايمان و اصول عقائد با ادله قطعى و صفاى خاطر و حفظ كردن آنها است. هم چنين خواندن دعاى عديله كه در مفاتيح الجنان آمده است.[10]
چرا در قرآن كريم، قبض ارواح يك جا به خدا و در جاى ديگر به ملك الموت و فرشتگان نسبت داده شده است؟
قرآن مجيد قبض ارواح را هم به خدا نسبت مى دهد: (اللَّهُ يَتَوَفَّى الاَْنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا)[11]; خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند. و هم به عزراييل و فرشتگان ديگر: (قُلْ يَتَوَفَّـكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِى وُكِّلَ بِكُم)[12]; بگو: جان شما را فرشته مرگ كه موكل شماست مى گيرد. و (الَّذِينَ تَتَوَفَّـهُمُ الْمَلَـئِكَة)[13]; آنان كه فرشتگان جانشان را مى گيرد.
اين نسبت هاى چندگانه در ميراندن به خاطر اختلاف اسباب است; به همين جهت هيچ منافاتى با يك ديگر ندارند; مانند نوشتن است كه هم مى توانيم به قلم نسبت دهيم و هم به دست و انگشتان.
بنابراين، در اصل، قبض كننده ارواح، خداست و در عالم اسباب، فرشتگان و ملك الموت مجرى اين فرمان مى باشند. علاوه بر آن، ممكن است اين نسبت هاى مختلف بر حسب اختلاف در مقام افراد باشد; به اين معنا كه ارواحِ پست و نازل تر توسط فرشتگان عادى و ارواح برتر توسط فرشتگان مقرب و سرانجام عزائيل(ع) و ارواح متعالى را خداى تعالى قبض مى كند.[14]


موضوعات مرتبط: مرگ ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:, | 20:53 | نویسنده : گمنام |

چه عواملی باعث فشار قبر می شود ؟

بطور کلی فشار قبر ، سختی ها و عذاب ها نتیجه ی دلبستگی ، تلقات و آلودگی های ماست . اما در روایات بطور خاص روی چند چیز دست گذاشته شده است که باعث فشار قبر می شود و ازعوامل فشار قبر هستند . روایت داریم که یک سوم فشار قبر برای غیبت کردن است . متاسفانه چون غیبت کردن گناهی عادی شده است قبحش ریخته است و ما آنرا کوچک می شماریم . بدترین گناهان ،گناهانی هستند که به چشم نمی آیند . حضرت علی (ع ) می فرماید : بدترین گناه ، گناهی است که آنرا کوچک بشماریم . در جامعه ی ما روابط نامشروع داشتن گناه بزرگی محسوب می شود چون متداول نیست ولی با اینکه گناه غیبت شدیدتر از داشتن روابط نامشروع است چون متداول شده است قبح آن ریخته است . آقای ملکی تبریزی که اهل سیر و سلوک بود می فرمود که من در مجلسی بودم که در آن شبه ی غیبت بود و من چهل روز عقب افتادم . یکی دیگر از عواملی که در روایات آمده است این است که مردی بی جهت از زنش دوری بکند و وظایف شوهری را انجام ندهد یا زنی باشد که وظایف زناشویی را انجام ندهد . عوامل دیگر تند خویی و خشونت با خانواده است .

یکی بحث غیبت است که در روایات از آن نام برده شده است و گفته شده که یک سوم فشار قبر بخاطر غیبت است . یکی دیگر از عوامل این است که زن یا شوهر بی جهت از همسرش کناره گیری بکند و وظایف مربوط به زناشویی انجام گرفته نشود . عامل دیگر فشار قبر بداخلاقی و تندی و خشونت نسبت به خانواده است . داستان تشییع سعدمعاذ معروف است که سعد معاذ از اصحاب با عظمت پیامبر بود که در جنگ های زیادی پیامبر را کمک می کرد . در جنگ بدر احد و خندق بود . در جنگ خندق یا احزاب او تیر خورد و مجروح شد . گاهی پیامبر از او پرستاری می کرد ولی حال او وخیم شد تا اینکه پیامبر برای او دعا کرد که خدایا سعد را بپذیر . او از دنیا رفت . پیامبر پابرهنه جلوی تابوت او را گرفت و ایشان فرمودند که هفتادهزار ملائکه در این تشییع حضور دارند . بعد خود پیامبر او را در قبر گذاشت و روی قبر را پوشاند . مادر سعد وقتی احترام پیامبر را نسبت به سعد دید ،گفت پسرم بهشت گوارای تو باد . پیامبر به مادر او گفت که دستور برای خدا ننویس . همین الان فشار قبری او را گرفت . حضرت فرمود : او یک بد اخلاقی با خانواده اش داشت . بداخلاقی زن نسبت به شوهر و شوهر نسبت به زن و هر دوی آنها نسبت به فرزندان . افرادی که در خانه با اذیت ، خشونت و فشار بر دیگران آنرا تنگ می کنند ، انعکاس این کار در عالم آخرت برای خودشان است . رجبعلی خیاط هنگام دفن خانم یکی از دوستانش به دوستش گفت : هنگامی که خانم شما مُرد، در ابتدا گفت خوب مُردَم که مُردَم ، چه شد ؟ اما الان یک سگ بزرگی را همراه او در قبر می گذارند و آن بخاطر این است که او اخلاق تندی داشت . این زن آنچنان ترسیده و نعره می کشد که مرا ببخشید. و از تو می خواهد که تو او را ببخشی . شوهر گفت که من از طرف خودم او را حلال کردم . بداخلاقی ها برای خودمان فشار ایجاد می کند . سعد معاذ با آن عظمت از فشار قبر بخاطر بد اخلاقی رهایی پیدا نکرد . مدت فشار قبر ممکن است که برای بعضی ها مدتها طول بکشد . در روایات داریم که این فشار برای مومنین کفاره ی گناهانشان است تا دلبستگی اش را به دنیا از دست بدهد یا اگرآلودگی داشته پاک بشود. این بستگی به تعلق و گناهان او دارد . پس این مدت بستگی به افراد دارد. عامل بعدی اسراف کردن نعمت های خداست . در روایت داریم که از ضایع کردن نعمت ، فشار قبر بوجود می آید . عامل دیگر فشار قبر سبک شمردن نماز است . سبک شمردن نماز از نماز نخواندن شروع می شود . کسی که نماز نمی خواند آنرا سبک شمرده و به آن اهانت کرده است . حالا ممکن است که فردی یکی در میان نماز می خواند و این هم بی اهمیتی به نماز است . بعضی ها به وقت نماز بی اعتنا هستند و آنرا جدی نمی گیرند . حتی کسانی که سعی نمی کنند که در نماز حضور قلب داشته باشند و حواس شان به نماز باشد جزو کسانی هستنتد که نماز را سبک می شمارند . البته مصداق مهم سبک شمردن نماز همان است که یکی درمیان نماز می خواند که گاهی در وقت می خواند و گاهی خارج از وقت می خواند . در جلد هشتاد و سه بحارالانوار حضرت زهرا از پدرش سوال کرد کسی که نماز را سبک می شمارد چه عقوبتی دارد ؟ پیامبر فرمودند که پانزده عقوبت شامل این فرد می شود . از این پانزده عقوبت شش تای آن در دنیا و سه تای آن را در عالم برزخ و سه تای آنرا در قیامت می بیند . از شش عقوبتی که فرد در دنیا می بیند یکی این است که عمرش بی برکت می شود ، نه خاصیتی برای خودش دارد و نه خاصیتی برای دیگران دارد . دیگر اینکه رزقش بی برکت می شود. چه بسا فرد خیلی برای کار بدود ولی کفاف زندگی اش در نمی آید. دیگر اینکه محو شدن سیما و چهره ی صالحین را از دست می دهد . دیگر اینکه اعمالش بی نتیجه می ماند . و در کارش گره افتاده است . دیگر اینکه دعای او قبول نمی شود و مشمول دعای صالحین هم نمی شود. کسی که به خدا بی اعتنایی می کند خدا هم به او بی اعتنا می شود. سه چیز هنگام مرگ یکی این است که مرگش با ذلت ،خواری ، گرسنگی و تشنگی خواهد بود . سه چیزی که در برزخ نصیب او خواهد شد یکی فشار قبر است ، ملکی او راعذاب می کند و قبر و منزل تاریکی خواهد داشت . سه چیزی که در قیامت نصیب او می شود این است که در محشر او را وارانه می کشند . دیگر اینکه از او محاسبه ی شدیدی می شود و دیگری اینکه خدا به او نگاه نمی کند و در قیامت این بالاترین غذاب است . عوامل دیگری که باعث فشار قبر می شود بی مبالاتی نسبت به نجاست است . در رویات داریم که یک سوم فشار قبر بخاطر اهمیت ندادن به نجاسات است . ما نمی خواهیم بگوییم که شما دچار افراط و وسواس بشوید. اما از آن طرف هم تفریط نکنیم و به نجاسات ظاهری مثل خون و ادرار و چه به نجاس


موضوعات مرتبط: مرگ ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:فشار,قبر,فسار قبر, | 20:48 | نویسنده : گمنام |

پدیدآورندگان : نویسنده: حیدر قنبری
موضوع : زندگی پس از مرگ , معاد , مرگ
ناشر : محمد امین , كاك , فاتح خیبر
محل نشر : تهران
قطع : رقعی
نوع کتاب : تالیف
زبان اصلی : فارسی
قیمت : 20000
نوع جلد : شومیز
قطع : رقعی
تیراژ : 5000
تعداد صفحات : 200
تاریخ نشر : 1389/3/5
رده دیویی : 0290744
شابک : 978-964-8785-32-6
, "این اثر بر پایه آیات و روایات به بررسی مطالب مرتبط با بحث مرگ پرداخته و جلد حاضر به موضوع عزرائیل، «سکرات مرگ» و کیفیت جان دادن انسان‌های گوناگون اختصاص دارد. نویسنده در بخش نخست به معرفی «عزرائیل» و فرشتگان رحمت و غضب او پرداخته و چگونگی قبض هزاران روح در یک لحظه، محل استقرار عزرائیل در آسمان‌ها، مرگ او و کیفیت انتصابش به این مقام و مطالبی دیگر را تشریح می‌نماید. وی بخش دوم را به سکرات مرگ و سختی جان کندن اختصاص داده و کیفیت آنرا از دید معصومین مورد بررسی قرار می‌دهد. نگارنده دو بخش بعدی را به موضوع قبض روح اولیای الهی و افراد بدکردار پرداخته و کیفیت آنرا به تصویر می‌کشاند و در آخرین بخش اسباب راحتی و عوامل موثر در آسانی مرگ را برمی‌شمارد."



موضوعات مرتبط: مرگ ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | 20:47 | نویسنده : گمنام |
تاريخ : برچسب:, | 20:38 | نویسنده : گمنام |
تاريخ : برچسب:توبه, | 13:31 | نویسنده : گمنام |

شیطان از افعال و کارهای شیطان به حدی خوشحال می شود که باعث فریاد زدن او می شود.که 9مورد است:
1.در هنگام مرگ عالم:

امام صادق می فرمایند:به حدی که مرگ عالم ، فقیه و دانشمند شیطان را خوشحال می کند هیچ چیز دیگر او را خوشحال نمی کند.

2.هم نشینی با زنان سست ایمان:
شیطان می گوید از جمله کسانی که اندوه مرا از بین می برند و موجب خوشحالی من می شوندو به همین دلیل آنها را بر گردن خود سوار می کنم زنها هستند.آنها نور چشمان من هستند.وقتی که لعن و نفرین بندگان پاک خدا جمع می شود،پیش زنها می روم با هم نشینی و گفتگو با آنها،تمام ناراحتی من بر طرف می شود.
3.بازی با الاغ:
شیاطین از الاغ خوششان می آید،بخصوص اگر سیاه باشد.همواره با او بازی می کند،گاهی او را می ترسانند،الاغ رم می کند و صاحب خود را بر زمین می زند وآنها می خندند.گاهی هم دم او را می کشند و نم گذارند او راه برود


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:شادی شیطان لعین, | 18:29 | نویسنده : گمنام |
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

 

آيا شيطان از چيزي مي ترسد؟

از جمله جاهايى كه شيطان هنگام گفتن ((بسم الله )) از انسان دور مى شود.

1- همانگونه كه در آيات و روايات نقل شده است شياطين در اموال و اولاد انسان شركت مى كنند. اگر كسى بخواهد شيطان از او دور شود، و در امور زندگى او شركت نكند يك راه دارد و آن گفتن ((بسم الله )) و نام خدا را بر زبان آوردن است ؛ زيرا شيطان از اسم خدا مى ترسد. رواياتى كه در اين باره از پيامبر و امامان عليه السلام نقل شده : مى آوريم تا انسان در تمام كارهاى خود نام خدا را ببرد و به ياد او باشد.
اگر كسى مى خواهد شيطان در اولاد او شركت نكند، بايد موقع جماع نام خدا را ببرد تا او فرار كند.
امام صادق عليه السلام فرمود: وقتى كسى مى خواهد پهلوى عيال خود رود نام خدا را بر زبان آورد و ((بسم الله )) بگويد؛ زيرا اگر بدون نام خدا مشغول شود و صاحب فرزند گردد شيطان در او شركت كرده ، دليل آن هم اين كه او دشمن ما خانواده خواهد بود.
ابو بصير از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود: انسان وقتى مى خواهد با عيال خود هم بستر شود و نشست جايى كه بايد بنشيند،شيطان هم براى همان عمل حاضر مى شود. اگر انسان ((بسم الله )) بگويد؛ شيطان از او دور مى شود. ولى اگر مشغول عمل شد و نام خدا را نبرد شيطان هم آلت خود را داخل مى كند. پس عمل از هر دو و نطفه از يك نفر آنها است .
ابوبصير عرض كرد: جانم به فدايت ، از كجا شناخته مى شوند؟ امام فرمود: به دوستى و دشمنى ما.


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:شیطان,ترسو, | 18:26 | نویسنده : گمنام |

شاید هنوز چند ساعتی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که اولین دسیسه چینی ها بر علیه این مردم که توانایی بی نظیر خود را به همه دنیا ثابت کرده بودند؛ شروع شد.

نمود یکی از بزرگترین توطئه های دشمن ماجرای طبس بود که پرده از کودتایی بزرگ برداشت و البته همان امداد غیبی همیشگی که دشمن همیشه از آن غافل است، شکستی غیر قابل جبران برای آمریکا به جا گذاشت...

و این دسیسه ها در سال های متمادی به شکل های مختلف ادامه یافت؛ از جنگ تحمیلی تا تهاجم فرهنگی ...

و هر جا و هر زمان که آمریکا و همپیمانانش ایران را مقتدرتر از قبل و تواناتر از همیشه یافتند؛ بیشتر سعی کردند تا استقلال و هویت را از او بگیرند ...

اگرچه در این سال ها بحث مبارزه همه جانبه با فن آوری هسته ای ایران، سخن تازه ای نیست اما این تکرار چند ساله باعث نشده است که مردم خودباورمان دست از خواسته قانونی خود بردارند.


موضوعات مرتبط: ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:تحریم,ترس,نمترسیم,ما را از تحریم نترسانید!, | 16:0 | نویسنده : گمنام |

با لغو ممنوعیت صدور خدمات و برنامه‌های رایانه‌ای مربوط به اینترنت به کشورهای ایران، سودان و کوبا آمریکا یک جنگ تمام‌عیار سایبری علیه این کشورها را کلید زد.
به گزارش «جوان» وزارت دارایی آمریکا روز دوشنبه با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که آیین‌نامه مربوط به تحریم تجارت شرکت‌های آمریکایی را به شکلی تصحیح کرده است که به ادعای این وزارتخانه حقوق مربوط به آزادی بیان و آزادی اطلاعات را برای این کشورها در بیشترین حد ممکن تضمین کند.


موضوعات مرتبط: ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:جنگ نرم,جنگ,سایبر,اینترنت,کمک,کمک کنید,جنگ سایبری,نرم,, | 15:56 | نویسنده : گمنام |

عضو مجلس خبرگان رهبري با هشدار شديد و صريح در مورد جريان نفوذي و تأكيد بر اينكه اين مسئله بزرگ‌ترين خطري است كه از صدر اسلام تا كنون تهديد كننده است، گفت: اگر تنبلي كنيم تيرگي فتنه كساني كه خود آن‌ها را پروش داديم، همه جا را مي‌گيرد.

به گزارش رجانيوز، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در ديدار با جمعي از مسئولان شوراي عالي زنان با يادآوري نعمت پيروزي انقلاب اسلامي و رهبري امام خميني(ره) و جانشين شايسته‌اش گفت: امروز بيش از سه دهه از انقلاب اسلامي مي‌گذرد و فعاليت‌هاي بسيار زيادي در نظام صورت گرفته و گاه باعث بهت جهانيان شده است، اما هنوز تا رسيدن به نقطه ايده‌آل فاصله بسياري داريم.

آيت‌الله مصباح يزدي با بيان اين‌كه نواقص و مشكلاتي در اين سه دهه موجب شده تا به اسلام ناب نرسيم، ادامه داد: بايد مسايل را به صورت ريشه‌اي حل كرد و مشكلات و نواقصي را كه جلوي تحقق اين امر را گرفته‌اند، شناسايي كرد و در جهت رفع آنها برآمد.


موضوعات مرتبط: احکام ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:اسلام,کمک,خطر,اسلام در خطر,کمک کنید,مردم,مواظب باشید,HELP, | 15:51 | نویسنده : گمنام |

شهادت آب

 

يك محقق ژاپني با انتشار يافته‌هاي تحقيقات خود مدعي شد كه مولكول‌هاي آب نسبت به مفاهيم انساني تأثيرپذيرند.
نظريه اين محقق ژاپني كه تاكنون از سوي مؤسسات علمي فيزيكي و زيست‌شناسي مورد تأييد قرار گرفته است، مبتني بر بررسي نمونه‌هاي فراواني از كريستال‌هاي منجمدشده آب و مقايسه آن با يكديگر است.
پروفسور «ايموتو»‌كه يافته‌هاي خود را در سه جلد كتاب ارائه كرده است، معتقد است كه مفاهيم متافيزيكي محيط بر روي تركيب مولكولي آب تأثير مي‌گذارد.
اين دانشمند ژاپني كه فارغ‌التحصيل دانشگاه يوكوهاماست، داراي يك مؤسسه تحقيقاتي به نام SHM در ژاپن است كه امور تحقيقاتي مربوط به كريستاليزه شدن آب را در آنجا انجام مي‌دهد.
آب، پيام مهمي براي ما دارد. آب به ما مي‌گويد كه نگاه عميق‌تري به خودمان بيندازيم. زماني كه با آيينه آب به تماشاي خود مي‌نشينيم، اين پيام به طور شگفت‌آوري خود را شفاف و درخشان مي‌كند. مي‌دانيم كه زندگي بشر مستقيما به كيفيت آبي كه در اطراف ما يا درون بدن ماست، روي آورده است. تصاوير و اطلاعات ارائه‌شده در اين مقاله،‌ بازتابي از فعاليت «ماسارو ايموتو»، محقق خلاق و روياپرداز ژاپني است. «ايموتو» كتابي با نام «پيغام آب» منتشر كرده كه برگرفته از يافته‌هاي تحقيقات جهاني وي است. اگر شما نسبت به تأثيرپذيري افكارتان از وقايع درون يا پيرامونتان شك و ترديد داريد، اطلاعات و عكس‌هايي كه در اينجا آورده شده را ببيند. اين تصاوير مستقيما بر اساس نتايج به دست آمده در كتاب انتشاريافته «ايموتو» است، مطمئنا در فكر و ذهن شما دگرگوني پديد مي‌آورد و عقايد شما را عميقا تغيير خواهد داد.
بنا بر آنچه در كتاب «ايموتو» آمده است، ما به مدارك حقيقي دست يافته‌ايم كه نشان مي‌دهد، انرژي ارتعاشي بشر، افكار، نظرات و موسيقي بر ساختار مولكولي آب اثر مي‌گذارد.
آب، ماده‌اي بسيار سازگار است، به گونه‌اي شكل فيزيكي آب به آساني با محيطي كه در آن هست، انطباق پيدا مي‌كند و نه تنها از نظر فيزيكي تغيير مي‌كند، بلكه شكل مولكولي آن نيز تغيير مي‌يابد. انرژي يا ارتعاشات محيط، شكل مولكولي آب را تغيير مي‌دهد. از اين جنبه، نه تنها آب توانايي آن را دارد كه از حيث ديداري، محيط خود را منعكس كند، بلكه از حيث مولكولي هم در انعكاس محيط اطراف خود عمل مي‌كند.
«ايموتو»، تغييرات مولكولي آب را به وسيله تكنيك‌هاي عكسبرداري و مشاهده ميكروسكوپي به صورت سند و مدرك درآورده است. به اين صورت كه وي قطراتي از آب را به صورت يخ درآورده و سپس آنها را در يك فضاي تاريك ميكروسكوپي مورد آزمايش كه از قابليت‌هاي عكاسي برخوردار بوده، قرار داده است. تحقيقات وي، آشكارا تغيير شكل ساختار مولكول آب را به نمايش گذاشته است و اثر محيط بر ساختار آب را نشان مي‌دهد.
برف، بيش از چندين ميليون سال است كه بر زمين فرود مي‌آيد و همان‌گونه كه مي‌دانيم، هر دانه برف‌، داراي شكل و ساختار خاص و منحصر به فرد است. با تبديل يخ به آب و عكسبرداري از ساختار آن، شما به اطلاعات باورنكردني‌اي آب دست پيدا مي‌كنيد.
«ايموتو» به تفاوت‌هاي جالب‌توجهي در ساختار كريستالي آب دست يافته است كه از منابع گوناگون و شرايط مختلف در روي كره زمين تهيه شده‌اند. آبي كه از نخستين محل خود از كوه جاري مي‌شود و چشمه‌هايي كه جاري هستند، طرح‌هاي هندسي بسيار زيبايي از الگوهاي كريستالي‌شده خود ارائه مي‌دهند. آب آلوده و سمي كه از نواحي پرجمعيت و صنعتي به دست آمده است و آب راكد كوله‌هاي آب و سدهاي ذخيره، به صراحت ساختارهاي كريستالي تغييريافته و برحسب اتفاق شكل‌گرفته آب را نشان مي‌دهد.

آدرس سايت آقاي ايموتو هست:

www.masaru-emoto.net 

و بنا به گفته ي آقاي فرهنگ، خانمي هم در ايران هستند به نام خانم حميده بي طرف مشابه اين تحقيقات را انجام داده اند و به نتيجه رسيده اند كه وقتي قرآن براي آب خوانده مي شود، مولوكول هاي آب زيباترين شكل را پيدا مي كنند و تحقيقات ايشان مورد تأييد جشنواره ي خوارزمي قرار گرفته است.

 نقل قول مستقيم مطلبي از سايت آقاي ماسارو ايموتو:

That project is the 99 names of God in Islam. We are hoping to create a photograph book of crystals showing 99 different names of God. Below is a sample of how it looks like. There are 99 of those and we spend two years going through all of them. We formally asked Masaya to edit the design and hopefully the book will be ready within this year. With this I will debut my work in the Islamic world. I feel the increasing need to keep myself physically healthy for this. 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

مرگ و حضرت عزرایئل(سلام الله علیه)


موضوعات مرتبط: مرگ ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:, | 15:56 | نویسنده : گمنام |

معنای مرگ در قرآن کریم در قالب لفظ های گوناگونی آمده است که از جمله آنها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱. ماده (م و ت) بیشترین کاربرد معنای مرگ در قرآن کریم را به خود اختصاص داده، ماده موت ۱۶۵ بار در قرآن به کار رفته است.
۲. ماده (ق ت ل) مانند:
«قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ » [۷]
«مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است!»
این ماده در قرآن کریم به معنای مرگ حدودا۱۵۰ً بار به کار رفته است؛ البته این ماده در قرآن کریم ۱۷۰ بار به کار رفته است که برخی از موارد آن به معنای جهاد و... می‌باشد، نه به معنای مرگ.


موضوعات مرتبط: مرگ ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:, | 15:52 | نویسنده : گمنام |

مرگ یعنی انتقال از دنیا به آخرت. مرگ‌از قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید. [۱] [۲]


موضوعات مرتبط: مرگ ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:, | 15:50 | نویسنده : گمنام |

تاثير نماز بر افزايش عمر

در سال های نخستین كه این حقیر، تحصیل طب را در تهران آغاز كرده بودم، در برخورد با استاد بزرگ پاتولوژی ایران، جناب آقای "دكتر كمال الدین آرمین" (1) همواره این سؤال در ذهنم نقش می بست كه چه نیروی عظیم و خارق العاده ای وجود دارد كه سبب می شود این مرد در اوج كهولت مقتدرانه بر كرسی تحقیق و پژوهش و تدریس همچنان تكیه بزند و در آستانه هشتمین دهه عمر خود اینچنین شاداب و دل زنده باقی بماند!


موضوعات مرتبط: احکام ، اخلاق ، نماز ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:, | 15:38 | نویسنده : گمنام |

دستورات اسلام براي طولاني شدن عمر

بعضي از کارها موجب طولاني شدن عمر مي شود ؛ ولي متأسفانه در بين مردم به فراموشي سپرده شده يا مورد کم توجهي قرار گرفته است؟

براي هر امتي، عمري مشخص قرار داده شده است :«لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» (1)

البته عمر هر کسي طبق شرايط و دلايلي که خداوند متعال قرار داده است کم يا زياد مي شود .

اجل محتوم و موهبت الهي

بخشي از عمر انسان ها ، عمر حتمي و قطعي است که آنرا «اجل محتوم» گويند و بخشي ديگرعمر ، موهبتي الهي است که آن را در ازاي اعمالي که انسان انجام مي دهد ، خداوند به بندگانش عطا مي کند.


موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:, | 15:34 | نویسنده : گمنام |

فلسفه و فواید جسمی وضو

 

وضو


کسی که با وضوء بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند. و اگر کسی بدون وضوء خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود.


موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، نماز ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : برچسب:, | 18:4 | نویسنده : گمنام |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • اسپید شاپ